خجالت
شرم یا خجالت یک عاطفه اجتماعی است که در روابط اجتماعی در بعضی افراد ظاهر میشود.
این حالت از احساس درونی خود کمتر پنداشتن در برابر فرد مقابل حاصل میشود و در برخی موارد آنقدر شدت مییابد که تمامی دیگر حالات اجتماعی فرد را مختل میسازد.

روابط اجتماعی
روابط اجتماعی یک واژه فراگیر بوده و شامل سیاست اجتماعی و مدیریت اجتماعی است که هر دو با زمینههای علوم سیاسی و علوم اقتصادی پیوند نزدیکی دارند.
مباحث سیاست اجتماعی عموماً آشکارا مورد توجه قرار می گیرند. کسانیکه در این جُستارها شرکت میکنند باید دارای دیدگاههای خاصی باشند تا بتوانند بحث را همراهی کنند.
روابط اجتماعی اینگونه نیست و بر روی روشهای مدیریت اجتماعی که با استفاده از نمونههای تاریخی و نتایج ثبت شده شکل میگیرد، متمرکز است.
روابط اجتماعی را میتوان به صورت مدیریت مفید روابط حقوقی و فرهنگی تعریف کرد. (جرمی کین، همکار بنیاد EPPA، مشاوران روابط اجتماعی سراسر اروپا)
عملگرایی به چگونگی و تفسیر عمومی روابط اجتماعی میپردازد.
فهرست موضوعات روابط اجتماعی:
حکومت، دولت، شیوههای حکومت
جمهوری
مردمسالاری
پادشاهی
امنیت
جرم، دادرسی جنایی
نظامی
دفاع غیرنظامی، آمادگی اضطراری، گروههای پاسخگو در موقعیتهای اضطراری
قانونی، بیقانونی
سلامت عمومی، آلودگی، معاملات اوراق بهادار
سیاست صنعتی، سیاست سرمایه گذاری، مالیات، تعرفه گمرکی و تجارت
بودجه
وضع مالیات (مالیات بندی)
سوسیالیسم (اشتراکباوری)
فنسالاری (حکومت مهندسان و دانشمندان علوم)
مدیریت
درجات روابط اجتماعی
دموکراسی
مردمسالاری دموکراسی (به انگلیسی: Democracy) یک روش حکومتی است برای مدیریت کم خطا بر مردم حق مدار.که در آن فرد یا گروهی خاص حکومت نمیکنند بلکه مردم حکومت میکنند.گونههای مختلف دموکراسی وجود دارد و در جامعه بینالملل نیز شاهد چند گانگی دموکراسی هستیم.میان انواع گوناگون دموکراسی، تفاوتهای بنیادین وجود دارد. بعضی از آنها نمایندگی و قدرت بیشتری در اختیار شهروندان میگذارند. در هر صورت اگر در یک دموکراسی، قانونگذاریِ دقیق برای جلوگیری از تقسیم نامتعادل قدرتِ سیاسی صورت نگیرد (برای مثال تفکیک قوا)، یک شاخهٔ نظام حاکم ممکن است بتواند قدرت و امکانات زیادی را در اختیار گرفته، به آن نظام دموکراتیک لطمه بزند. از «حکومت اکثریت» به عنوان خاصیت اصلی و متمایزکنندهٔ دموکراسی نام میبرند. در صورت نبودِ حاکمیت مسئولیتپذیر، ممکن است که حقوق اقلیتهای جامعه مورد سوء استفاده قرار گیرد (که در آن صورت به آن دیکتاتوری اکثریت میگویند.) از اصلیترین روندهای موجود در دموکراسیهای ممتاز میتوان به وجود رقابتهای انتخاباتی عادلانه اشاره کرد. علاوه بر این، آزادی بیان، آزادی اندیشهٔ سیاسی، و مطبوعات آزاد از دیگر ارکان اساسی دموکراسی هستند که به مردم اجازه میدهند تا با آگاهی و اطلاعات بر حسب علاقهٔ شخصی خود رأی بدهند.
ریشهشناسی
دموکراسی مانند بسیاری از اصطلاحات اصلی علم سیاست، (از جمله خود «سیاست») در اصل واژهای است یونانی که از دو واژهٔ کوتاهتر «دموس» و «کراتوس» تشکیل شده است. هر دو اصطلاح چند معنی دارند:
«دموس» میتواند هم به معنای کلیهٔ شهروندانی باشد که در پولیس یا دولت-شهر زندگی میکنند، و هم به معنای «اراذل و اوباش» یا «تودهٔ عوام» و یا «اقشار فرودست» بکار رود.
«کراتوس» میتواند هم به معنای «قدرت» و هم به معنای «قانون» باشد که این دو معنای یکسانی ندارند. زیرا میتوان گروهها یا افرادی را به تصور در آورد که بیآنکه به صورت رسمی و مشهود حکومت کنند، دارای قدرت باشند. به این ترتیب، ممکن است در یک دموکراسی صوری که به نظر میرسد مردم یا نمایندگان مردم حکومت میکنند، توزیع قدرت واقعی کاملاً غیردموکراتیک باشد. یا برعکس، در یک نظام سیاسی که در آن سلطنت یا اشراف به صورت فرمایشی حکومت میکنند، شاید این واقعیت آشکار نباشد که قدرت واقعی در دستان مردم است.
این ابهام در هر دو واژهٔ سازندهٔ دموکراسی، از زمان شکلگیری مفهوم و واقعیت دموکراسی وجود داشته، و برای درک معنا و تاریخ دموکراسی اهمیت ویژهای دارد.
مفهوم دموکراسی
از دیدگاه نظریه پردازان سیاسی مفاهیم متنوعی برای دموکراسی وجود دارد.
از دیدگاه تقلیل گرایی یا مینیمالیسم، دموکراسی سیستم حکومتی است که در آن شهروندان به گروهی از رهبران سیاسی حق حکومت را از طریق انتخابات دورهای اعطا میکنند. این نظریه حکومت چند تنی و پلیارشی (polyarchy) نیز نامیده میشود.
مفهوم جمعی (Aggregative) دموکراسیاذعان دارد که حکومت باید به تدوین قوانین و سیاستهایی بپردازد که بسیار نزدیک به نظرات میانه مردم باشد، نیمهای در سمت راست و نیمهای در سمت چپ.
دموکراسی شورایی (Deliberative) بر مبنای این اصل استوار است که دموکراسی حکومت با بحث میباشد. دموکراتهای شورایی ادعا میکنند که قوانین و سیاستها میباید بر مبنای استدلالهایی باشد که تمام شهروندان بتوانند آن را بپذیرند. پهنه سیاست باید جایی باشد که رهبران و شهروندان در آن به مباحثه پرداخته، به یکدیگر گوش فرا داده و نظرات خود را تغییر میدهند.
مفاهیم فوق به دموکراسی از طریق نمایندگان آنها اشاره دارد. دموکراسی مستقیم (Direct) میگوید که شهروندان باید مستقیماً و نه از طریق نمایندگان خود در ایجاد قوانین و سیاستها مشارکت داشته باشند. فعالیت سیاسی به خودی خود ارزشمند بوده، موجب اجتماعی شدن و فرهیختگی شهروندان شده و مشارکت مردمی میتواند نخبگان توانمند را ارزیابی کند. و از همه مهم تر اینکه شهروندان در حقیقت بر خود حکومت نمیکنند مگر آنکه خودشان مستقیماً قوانین و سیاستها را تصمیم گیری کرده باشند.
مفهوم دیگر دموکراسی تساوی سیاسی بین تمام شهروندان میباشد. این مفهوم به جوامعی اشاره دارد که در آنها عرف، روش و الگوهایی وجود دارد که بهعنوان راهنماهایی به سوی تساوی قدرت سیاسی تلقی میشوند. اولین و مهمترین این عرفهای اجتماعی عبارت از رخداد منظم، آزاد و آشکار انتخابات میباشد که به منظور انتخاب نمایندگانی میباشد که پس از انتخاب شدن مدیریت کل و یا عمده سیاستهای عمومی جامعه را عهده دار میشوند.
در این دیدگاه ممکن است اشکال شود که اکثریت رای دهندگان برای سیاست تصمیم میگیرند نه اکثریت مردم و بنابراین راه بحث در باره اجباری شدن مشارکت سیاسی مثل رای دادن اجباری را باز مینماید. و نیز اشخاص با پشتوانه مالی بیشتر امکان تأثیر گذاری بیشتری در جامعه در مبارزات انتخاباتی داشته و بنابراین ممکن است قوانینی جهت شفاف سازی منابع مالی در اختیار نامزدهای انتخاباتی مورد نیاز باشد.
گونههای دموکراسی
دموکراسی جفرسونی
دموکراسی نمایندگی:
دموکراسی نمایندگی به این معناست که تصمیمات مربوط به جامعه، نه بدست اعضای آن، بلکه توسط افراد ویژهای که مردم برگزیدهاند؛ گرفته میشود. شکلهای گوناگون دموکراسی نمایندگی در بسیاری از سازمانها هم وجود دارد.
دموکراسی نمایندگی چندحزبی:
نظامهای دموکراسی نمایندگی چندحزبی در هر یک یا همه این سطوح، هنگامی که رأیدهندگان بتوانند از میان چندحزب در فرایند سیاسی یکی را گزینش کنند، یافت میشود. ملتهایی که شیوه دموکراسی چندحزبی را برگزیدهاند، و در آن توده جمعیت بزرگسال از حق رأی در سطوح گوناگون برخوردار است، معمولاً دموکراسی لیبرال نامیده میشوند. ایالات متحده آمریکا، کشورهای اروپای غربی، ژاپن، استرالیا، نیوزیلند و هند در دسته دموکراسیهای لیبرال قرار میگیرند.
دموکراسی نمایندگی تکحزبی:
بعضی از کشورها مانند چین، با این که در آنها تنها یک حزب وجود دارد؛ خود را دموکراسی میدانند.[نیازمند منبع] در این کشورها، در حالی که رأیدهندگان امکان انتخاب از میان احزاب گوناگون را ندارند، انتخابات وجود دارد که از راه آنها نمایندگان در سطوح گوناگون محلی و ملی تعیین میشوند. این کشورها در دسته دموکراسی نمایندگی یک حزبی قرار دارند. اصلی که معمولاً در دموکراسی نمایندگی یک حزبی وجود دارد این است که حزب واحد اراده فراگیر اجتماع را بیان میکند. به نظر مارکسیستها، احزاب در دموکراسیهای لیبرال نماینده منافع طبقات گوناگون هستند. در جوامع کمونیستی، تنها یک حزب ضروری شمرده میشود؛ بنابراین رأیدهندگان، نه از میان احزاب، بلکه از میان نامزدهای انتخاباتی که سیاستهای گوناگونی دارند؛ نمایندگان خودشان را انتخاب میکنند.
دموکراسی مشارکتی:
در دموکراسی مشارکتی یا دموکراسی مستقیم، تصمیمات به طور جمعی بهدست افراد گرفته میشد. این نخستین گونهٔ دموکراسی بود که در یونان باستان یافت میشد. اقلیت کوچکی از جامعه که شهروند نامیده میشدند، برای بررسی سیاستها و گرفتن تصمیمات مهم به طور منظم گردهم میآمدند. دموکراسی مشارکتی در جوامع امروزی، که توده مردم از حقوق سیاسی بهرهمندند و برای همه امکان مشارکت فعالانه نیست؛ بسیار محدود است. برخی جنبههای دموکراسی مشارکتی هنوز هم کاربرد دارند و سازمانهای زیادی در این گونه جوامع از این شیوه استفاده میکنند. برگزاری رفراندومها در سطح ملی برای مسائل مورد اختلاف؛ نمونهای از دموکراسی مشارکتی است.
شبهدموکراسی:
شبه دموکراسی حکومتی است که هرچند در آن مردم حکومت ندارند؛ اما برخی نهادهای دموکراتیک وجود دارند؛ اگرچه سیاست این گونه حکومتها به ظاهر دموکراتیکی است ولی در عمل نهادهای دموکراتیک، خواست مردم را اجرا نمیکنند.
وضعیت امروزی
امروزه جز کشورهای عربستان سعودی، واتیکان، میانمار و برونئی، تمام حکومتها خود را دموکرات میدانند. پژوهشهای گوناگونی برای تحلیل نظامهای حکومتی و درجهبندی میزان دموکراسی در کشورهای مختلف انجام میپذیرد. از این دست میتوان به مجموعه دادههای پلیتیاشاره کرد.
منتقدین
افلاطون از منتقدان دموکراسی بودهاند و آن را بدترین نوع حکومت دانستهاند.[نیازمند منبع] از نظر منتقدین حکومت دموکراتیک؛ اکثر مردم شایستگی لازم برای تصمیمگیری در مسائل سیاسی را ندارند. از نظر ایشان، دموکراسی مانعی برای برنامهریزی متمرکز و تصمیمگیری قاطع است و مسیر پیشرفت را دشوار میسازد. هواداران حکومت دموکراتیک باور دارند که این گونه حکومت بهترین راه برای مبارزه با تراکم قدرت است و باعث کنترل سیاسی بهتر برای پیشرفت و توسعه میشود.
در ایران
از نظر برخی سیاستمداران و کارشناسان آیتالله خمینی با عبارت «میزان رأی مردم است» بر جنبه مردمسالارانه حکومت اسلامی پس از انقلاب تاکید داشته است. بسیاری از دولتمردان کنونی در جمهوری اسلامی نیز معتقدند «رأی مردم» میزان و پایه حکومت است، و حتی برای آن پایه و اساس فقهی قائل شدهاند.
محمود احمدینژاد ششمین رئیس جمهور ایران، مردمسالاری را یک «امر اصیل» در کشور دانسته و نظام حکومتی ایران را نمونهای از «مردمسالاری متکی بر ارزشهای اخلاقی و الهی» و «مردمسالاری دینی» و نقطه مقابل «دموکراسی لیبرال» میداند.
از سوی دیگر، منتقدان نظام حاکم بر ایران آن را به نادیده گرفتن مردمسالاری متهم میکنند[۱۵] و مخالفان جمهوری اسلامی آن را دیکتاتوری دینی و نظامی میخوانند که دموکراسی در آن وجود ندارد.
keywords : ایران دانلود سنتر،سایت ایران دانلود سنتر،مقالات ایران دانلود سنتر
شرم یا خجالت یک عاطفه اجتماعی است که در روابط اجتماعی در بعضی افراد ظاهر میشود.
این حالت از احساس درونی خود کمتر پنداشتن در برابر فرد مقابل حاصل میشود و در برخی موارد آنقدر شدت مییابد که تمامی دیگر حالات اجتماعی فرد را مختل میسازد.

روابط اجتماعی
روابط اجتماعی یک واژه فراگیر بوده و شامل سیاست اجتماعی و مدیریت اجتماعی است که هر دو با زمینههای علوم سیاسی و علوم اقتصادی پیوند نزدیکی دارند.
مباحث سیاست اجتماعی عموماً آشکارا مورد توجه قرار می گیرند. کسانیکه در این جُستارها شرکت میکنند باید دارای دیدگاههای خاصی باشند تا بتوانند بحث را همراهی کنند.
روابط اجتماعی اینگونه نیست و بر روی روشهای مدیریت اجتماعی که با استفاده از نمونههای تاریخی و نتایج ثبت شده شکل میگیرد، متمرکز است.
روابط اجتماعی را میتوان به صورت مدیریت مفید روابط حقوقی و فرهنگی تعریف کرد. (جرمی کین، همکار بنیاد EPPA، مشاوران روابط اجتماعی سراسر اروپا)
عملگرایی به چگونگی و تفسیر عمومی روابط اجتماعی میپردازد.
فهرست موضوعات روابط اجتماعی:
حکومت، دولت، شیوههای حکومت
جمهوری
مردمسالاری
پادشاهی
امنیت
جرم، دادرسی جنایی
نظامی
دفاع غیرنظامی، آمادگی اضطراری، گروههای پاسخگو در موقعیتهای اضطراری
قانونی، بیقانونی
سلامت عمومی، آلودگی، معاملات اوراق بهادار
سیاست صنعتی، سیاست سرمایه گذاری، مالیات، تعرفه گمرکی و تجارت
بودجه
وضع مالیات (مالیات بندی)
سوسیالیسم (اشتراکباوری)
فنسالاری (حکومت مهندسان و دانشمندان علوم)
مدیریت
درجات روابط اجتماعی
دموکراسی
مردمسالاری دموکراسی (به انگلیسی: Democracy) یک روش حکومتی است برای مدیریت کم خطا بر مردم حق مدار.که در آن فرد یا گروهی خاص حکومت نمیکنند بلکه مردم حکومت میکنند.گونههای مختلف دموکراسی وجود دارد و در جامعه بینالملل نیز شاهد چند گانگی دموکراسی هستیم.میان انواع گوناگون دموکراسی، تفاوتهای بنیادین وجود دارد. بعضی از آنها نمایندگی و قدرت بیشتری در اختیار شهروندان میگذارند. در هر صورت اگر در یک دموکراسی، قانونگذاریِ دقیق برای جلوگیری از تقسیم نامتعادل قدرتِ سیاسی صورت نگیرد (برای مثال تفکیک قوا)، یک شاخهٔ نظام حاکم ممکن است بتواند قدرت و امکانات زیادی را در اختیار گرفته، به آن نظام دموکراتیک لطمه بزند. از «حکومت اکثریت» به عنوان خاصیت اصلی و متمایزکنندهٔ دموکراسی نام میبرند. در صورت نبودِ حاکمیت مسئولیتپذیر، ممکن است که حقوق اقلیتهای جامعه مورد سوء استفاده قرار گیرد (که در آن صورت به آن دیکتاتوری اکثریت میگویند.) از اصلیترین روندهای موجود در دموکراسیهای ممتاز میتوان به وجود رقابتهای انتخاباتی عادلانه اشاره کرد. علاوه بر این، آزادی بیان، آزادی اندیشهٔ سیاسی، و مطبوعات آزاد از دیگر ارکان اساسی دموکراسی هستند که به مردم اجازه میدهند تا با آگاهی و اطلاعات بر حسب علاقهٔ شخصی خود رأی بدهند.
ریشهشناسی
دموکراسی مانند بسیاری از اصطلاحات اصلی علم سیاست، (از جمله خود «سیاست») در اصل واژهای است یونانی که از دو واژهٔ کوتاهتر «دموس» و «کراتوس» تشکیل شده است. هر دو اصطلاح چند معنی دارند:
«دموس» میتواند هم به معنای کلیهٔ شهروندانی باشد که در پولیس یا دولت-شهر زندگی میکنند، و هم به معنای «اراذل و اوباش» یا «تودهٔ عوام» و یا «اقشار فرودست» بکار رود.
«کراتوس» میتواند هم به معنای «قدرت» و هم به معنای «قانون» باشد که این دو معنای یکسانی ندارند. زیرا میتوان گروهها یا افرادی را به تصور در آورد که بیآنکه به صورت رسمی و مشهود حکومت کنند، دارای قدرت باشند. به این ترتیب، ممکن است در یک دموکراسی صوری که به نظر میرسد مردم یا نمایندگان مردم حکومت میکنند، توزیع قدرت واقعی کاملاً غیردموکراتیک باشد. یا برعکس، در یک نظام سیاسی که در آن سلطنت یا اشراف به صورت فرمایشی حکومت میکنند، شاید این واقعیت آشکار نباشد که قدرت واقعی در دستان مردم است.
این ابهام در هر دو واژهٔ سازندهٔ دموکراسی، از زمان شکلگیری مفهوم و واقعیت دموکراسی وجود داشته، و برای درک معنا و تاریخ دموکراسی اهمیت ویژهای دارد.
مفهوم دموکراسی
از دیدگاه نظریه پردازان سیاسی مفاهیم متنوعی برای دموکراسی وجود دارد.
از دیدگاه تقلیل گرایی یا مینیمالیسم، دموکراسی سیستم حکومتی است که در آن شهروندان به گروهی از رهبران سیاسی حق حکومت را از طریق انتخابات دورهای اعطا میکنند. این نظریه حکومت چند تنی و پلیارشی (polyarchy) نیز نامیده میشود.
مفهوم جمعی (Aggregative) دموکراسیاذعان دارد که حکومت باید به تدوین قوانین و سیاستهایی بپردازد که بسیار نزدیک به نظرات میانه مردم باشد، نیمهای در سمت راست و نیمهای در سمت چپ.
دموکراسی شورایی (Deliberative) بر مبنای این اصل استوار است که دموکراسی حکومت با بحث میباشد. دموکراتهای شورایی ادعا میکنند که قوانین و سیاستها میباید بر مبنای استدلالهایی باشد که تمام شهروندان بتوانند آن را بپذیرند. پهنه سیاست باید جایی باشد که رهبران و شهروندان در آن به مباحثه پرداخته، به یکدیگر گوش فرا داده و نظرات خود را تغییر میدهند.
مفاهیم فوق به دموکراسی از طریق نمایندگان آنها اشاره دارد. دموکراسی مستقیم (Direct) میگوید که شهروندان باید مستقیماً و نه از طریق نمایندگان خود در ایجاد قوانین و سیاستها مشارکت داشته باشند. فعالیت سیاسی به خودی خود ارزشمند بوده، موجب اجتماعی شدن و فرهیختگی شهروندان شده و مشارکت مردمی میتواند نخبگان توانمند را ارزیابی کند. و از همه مهم تر اینکه شهروندان در حقیقت بر خود حکومت نمیکنند مگر آنکه خودشان مستقیماً قوانین و سیاستها را تصمیم گیری کرده باشند.
مفهوم دیگر دموکراسی تساوی سیاسی بین تمام شهروندان میباشد. این مفهوم به جوامعی اشاره دارد که در آنها عرف، روش و الگوهایی وجود دارد که بهعنوان راهنماهایی به سوی تساوی قدرت سیاسی تلقی میشوند. اولین و مهمترین این عرفهای اجتماعی عبارت از رخداد منظم، آزاد و آشکار انتخابات میباشد که به منظور انتخاب نمایندگانی میباشد که پس از انتخاب شدن مدیریت کل و یا عمده سیاستهای عمومی جامعه را عهده دار میشوند.
در این دیدگاه ممکن است اشکال شود که اکثریت رای دهندگان برای سیاست تصمیم میگیرند نه اکثریت مردم و بنابراین راه بحث در باره اجباری شدن مشارکت سیاسی مثل رای دادن اجباری را باز مینماید. و نیز اشخاص با پشتوانه مالی بیشتر امکان تأثیر گذاری بیشتری در جامعه در مبارزات انتخاباتی داشته و بنابراین ممکن است قوانینی جهت شفاف سازی منابع مالی در اختیار نامزدهای انتخاباتی مورد نیاز باشد.
گونههای دموکراسی
دموکراسی جفرسونی
دموکراسی نمایندگی:
دموکراسی نمایندگی به این معناست که تصمیمات مربوط به جامعه، نه بدست اعضای آن، بلکه توسط افراد ویژهای که مردم برگزیدهاند؛ گرفته میشود. شکلهای گوناگون دموکراسی نمایندگی در بسیاری از سازمانها هم وجود دارد.
دموکراسی نمایندگی چندحزبی:
نظامهای دموکراسی نمایندگی چندحزبی در هر یک یا همه این سطوح، هنگامی که رأیدهندگان بتوانند از میان چندحزب در فرایند سیاسی یکی را گزینش کنند، یافت میشود. ملتهایی که شیوه دموکراسی چندحزبی را برگزیدهاند، و در آن توده جمعیت بزرگسال از حق رأی در سطوح گوناگون برخوردار است، معمولاً دموکراسی لیبرال نامیده میشوند. ایالات متحده آمریکا، کشورهای اروپای غربی، ژاپن، استرالیا، نیوزیلند و هند در دسته دموکراسیهای لیبرال قرار میگیرند.
دموکراسی نمایندگی تکحزبی:
بعضی از کشورها مانند چین، با این که در آنها تنها یک حزب وجود دارد؛ خود را دموکراسی میدانند.[نیازمند منبع] در این کشورها، در حالی که رأیدهندگان امکان انتخاب از میان احزاب گوناگون را ندارند، انتخابات وجود دارد که از راه آنها نمایندگان در سطوح گوناگون محلی و ملی تعیین میشوند. این کشورها در دسته دموکراسی نمایندگی یک حزبی قرار دارند. اصلی که معمولاً در دموکراسی نمایندگی یک حزبی وجود دارد این است که حزب واحد اراده فراگیر اجتماع را بیان میکند. به نظر مارکسیستها، احزاب در دموکراسیهای لیبرال نماینده منافع طبقات گوناگون هستند. در جوامع کمونیستی، تنها یک حزب ضروری شمرده میشود؛ بنابراین رأیدهندگان، نه از میان احزاب، بلکه از میان نامزدهای انتخاباتی که سیاستهای گوناگونی دارند؛ نمایندگان خودشان را انتخاب میکنند.
دموکراسی مشارکتی:
در دموکراسی مشارکتی یا دموکراسی مستقیم، تصمیمات به طور جمعی بهدست افراد گرفته میشد. این نخستین گونهٔ دموکراسی بود که در یونان باستان یافت میشد. اقلیت کوچکی از جامعه که شهروند نامیده میشدند، برای بررسی سیاستها و گرفتن تصمیمات مهم به طور منظم گردهم میآمدند. دموکراسی مشارکتی در جوامع امروزی، که توده مردم از حقوق سیاسی بهرهمندند و برای همه امکان مشارکت فعالانه نیست؛ بسیار محدود است. برخی جنبههای دموکراسی مشارکتی هنوز هم کاربرد دارند و سازمانهای زیادی در این گونه جوامع از این شیوه استفاده میکنند. برگزاری رفراندومها در سطح ملی برای مسائل مورد اختلاف؛ نمونهای از دموکراسی مشارکتی است.
شبهدموکراسی:
شبه دموکراسی حکومتی است که هرچند در آن مردم حکومت ندارند؛ اما برخی نهادهای دموکراتیک وجود دارند؛ اگرچه سیاست این گونه حکومتها به ظاهر دموکراتیکی است ولی در عمل نهادهای دموکراتیک، خواست مردم را اجرا نمیکنند.
وضعیت امروزی
امروزه جز کشورهای عربستان سعودی، واتیکان، میانمار و برونئی، تمام حکومتها خود را دموکرات میدانند. پژوهشهای گوناگونی برای تحلیل نظامهای حکومتی و درجهبندی میزان دموکراسی در کشورهای مختلف انجام میپذیرد. از این دست میتوان به مجموعه دادههای پلیتیاشاره کرد.
منتقدین
افلاطون از منتقدان دموکراسی بودهاند و آن را بدترین نوع حکومت دانستهاند.[نیازمند منبع] از نظر منتقدین حکومت دموکراتیک؛ اکثر مردم شایستگی لازم برای تصمیمگیری در مسائل سیاسی را ندارند. از نظر ایشان، دموکراسی مانعی برای برنامهریزی متمرکز و تصمیمگیری قاطع است و مسیر پیشرفت را دشوار میسازد. هواداران حکومت دموکراتیک باور دارند که این گونه حکومت بهترین راه برای مبارزه با تراکم قدرت است و باعث کنترل سیاسی بهتر برای پیشرفت و توسعه میشود.
در ایران
از نظر برخی سیاستمداران و کارشناسان آیتالله خمینی با عبارت «میزان رأی مردم است» بر جنبه مردمسالارانه حکومت اسلامی پس از انقلاب تاکید داشته است. بسیاری از دولتمردان کنونی در جمهوری اسلامی نیز معتقدند «رأی مردم» میزان و پایه حکومت است، و حتی برای آن پایه و اساس فقهی قائل شدهاند.
محمود احمدینژاد ششمین رئیس جمهور ایران، مردمسالاری را یک «امر اصیل» در کشور دانسته و نظام حکومتی ایران را نمونهای از «مردمسالاری متکی بر ارزشهای اخلاقی و الهی» و «مردمسالاری دینی» و نقطه مقابل «دموکراسی لیبرال» میداند.
از سوی دیگر، منتقدان نظام حاکم بر ایران آن را به نادیده گرفتن مردمسالاری متهم میکنند[۱۵] و مخالفان جمهوری اسلامی آن را دیکتاتوری دینی و نظامی میخوانند که دموکراسی در آن وجود ندارد.
keywords : ایران دانلود سنتر،سایت ایران دانلود سنتر،مقالات ایران دانلود سنتر