طنز
طَنز، هنری است که عدم تناسبات در عرصههای مختلف اجتماعی را که در ظاهر متناسب به نظر میرسند، نشان میدهد و این خود مایه خنده میشود. هنر طنزپرداز، کشف و بیان هنرمندانه و زیباییشناختی عدم تناسب در این «متناسبات» است.

ریشهٔ واژه
طنز در لغت به معنای طعنه زدن است ولی معنای اصلی که در قبل به کار می رفته است به معنای تیغ جراهی می باشد.
معادل انگلیسی طنز satire است که از satira در لاتین گرفته شده که از ریشه satyros یونانی است. satira نام ظرفی پر از میوههای متنوع بود که به یکی از خدایان کشاورزی هدیه داده شده بود و به معنای واژگانی «غذای کامل» یا «آمیختهای از هرچیز» بود.
تفاوت طنز با هجو و کمدی
از اقسام هجو است اما تفاوت در این است که آن تندی و تیزی و صراحت هجو در طنز نیست. وانگهی در طنز معمولاً مقاصد اصلاح طلبانه و اجتماعی مطرح است طنز کاستن از مقام و کیفیت کسی یا چیزی است به نحوی که باعث خنده و سرگرمی شود و گاهی در آن تحقیری باشد. بین طنز و کمدی هم البته فرق است. در کمدی معمولاً خنده به خاطر خنده مطرح است، اما در طنز خنده برای استهزاء است. بدین ترتیب طنز وسیله است نه هدف. در طنز کسی که مورد انتقاد قرار می گیرد ممکن است یک فرد خاص باشد یا یک تیپ یا یک طبقه یا ملّت و حتی یک نژاد. گاهی نویسنده قهرمان اثر را به سخره می گیرد، اما مراد او کسی یا کسانی بیرون از اثر ادبی است و بدین منظور حتی ممکن است از خود بدگوئی کند.
تعریف اصطلاح
در ادبیات طنز به نوع خاصی از آثار منظوم یا منثور ادبی گفته میشود که اشتباهات یا جنبههای نامطلوب رفتار بشری، فسادهای اجتماعی و سیاسی یا حتی تفکرات فلسفی را به شیوهای خنده دار به چالش میکشد.
در تعریف طنز آمدهاست: «اثری ادبی که با استفاده از بذله، وارونه سازی، خشم و نقیضه، ضعفها و تعلیمات اجتماعی جوامع بشری را به نقد میکشد.»
دکتر جانسون طنز را این گونه معنی میکند: «شعری که در آن شرارت و حماقت سانسور شده باشد.»
به کار بردن کلمه طنز برای انتقادی که به صورت خنده آور و مضحک بیان شود در فارسی معاصر سابقه زیاد طولانی ندارد. هرچند که طنز در تاریخ بیهقی و دیگر دیگر آثار قدیم زبان فارسی به کار رفته، ولی استعمال وسیعی به معنای satire اروپایی نداشتهاست. در فارسی، عربی و ترکی کلمه واحدی که دقیقاً این معنی را در هر سه زبان برساند وجود نداشتهاست. سابقاً در فارسی هجو به کار میرفت که بیشتر جنبه انتقاد مستقیم و شخصی دارد و جنبه غیر مستقیم ساتیر را ندارد و اغلب آموزنده و اجتماعی هم نیست. در فارسی هزل را نیز به کار بردهاند که ضد جد است و بیشتر جنبه مزاح و مطایبه دارد.
ماهیت طنز
طنز تفکر برانگیز است و ماهیتی پیچیده و چند لایه دارد. گرچه طبیعتش بر خنده استوار است، اما خنده را تنها وسیلهای میانگارد برای نیل به هدفی برتر و آگاه کردن انسان به عمق رذالتها. گرچه در ظاهر میخنداند، اما در پس این خنده واقعیتی تلخ و وحشتناک وجود دارد که در عمق وجود، خنده را میخشکاند و انسان را به تفکر وا میدارد. به همین خاطر در باره طنز گفتهاند: «طنز یعنی گریه کردن قاه قاه، طنز یعنی خنده کردن آه آه.» در نتیجه طنز را میتوان مانند یک تیغ جراهی فرض نمود زیرا کار تیغ جراهی برش جایی به منظور بهبود ان می باشد.
طنز در ذات خود انسان را برمی آشوبد، بر تردیدهایش میافزاید و با آشکار ساختن جهان همچون پدیدهای دوگانه، چندگانه یا متناقض، انسانها را از یقین محروم میکند. جان درایدن در مقاله «هنر طنز» ظرافت طنز را به جدا کردن سر از بدن با حرکت تند و سریع شمشیر تشبیه میکند، طوری که دوباره در جای خود قرار گیرد.
طنز در ادبیات کلاسیک و مدرن جهان
در میان شاعران یونان و روم، شعرهای طنز آرخیلوخوس، هیپوناکس، آریستوفان، لوسیلیوس، هوراس و جوونال قدیمیترین نمونه هاست. در ادبیات قرون وسطای انگلیس از قصههای کنتربری اثر جفری چاسر و منظومه رویای پیرس شخم کار اثر ویلیام لاگلند میتوان نام برد. در دوران رنسانس رابله، سروانتس و لوییجی پولچی مشهور طنزپردازان هستند. آثار طنز ابتدا به صورت شعر بود و بعدها شیوههای روایی را هم در بر گرفت. امروزه در ادبیات جهان، مشهورترین طنزنویسان، نثرنویسانی چون سروانتس، رابله، ولتر، جوناتان سویفت، هنری فیلدینگ، جوزف آدیسون، ویلیام تکری، مارک تواین، جرج اورول، جوزف هلر، سینکلر لوئیس، جان چیور و آلدوس هاکسلی هستند.
طنز در ادبیات فارسی
در ادبیات کلاسیک فارسی، طنز در میان آثار نویسندگان دورههای مختلف به اشکال گوناگون وجود داشت. در صدر این افراد، عبید زاکانی پدر هنر طنز در ادبیات فارسی است.
شیوههای طنز
انواع آثار ادبی که طنز نویس میتواند به کار ببرد فوق العاده زیاد و متنوع است، رمان، نمایش نامه، شعر و... اما شیوهها یا تکنیکهایی که در آن به کار میرود محدود است. ۱. کوچک کردن ۲. بزرگ کردن ۳. تقلید مضحک از یک اثر ادبی شناخته شده ۴. ایجاد موقعیتی در داستان یا نمایش که به خودی خود طنزآمیز است. ۵. به کار بردن عین کلمات کسی که مورد طنز قرار میگیرد و ایجاد چهارچوبی مضحک برای آن.
طنز و لطیفههای مکتوب
طنز یعنی بیان هنرمندانه و نقادانهٔ کژیها و نادرستیها به قصد اصلاح و نه تخریب. طنز فاخرترین گونهٔ شوخطبعیست، که گونههای دیگرش هزل و هجو و فکاههاند. لطیفهها عمدتاً از نوع فکاههاند؛ اما آنجا که رنگ و بوی تمسخر قومی یا شخصی خاص میگیرند، به هجو متمایل میشوند.
جوک و لطیفه (طنز شفاهی)
این حقیقت که طنز در میان عامهاست، ادعای گزافی نیست. طنزی که در ادبیات عامه ماندگار شود، قطعاً قدرت بالایی دارد. طنزهای شفاهی بخش مهمی از ادبیات عامهاند.
ماهیت طنز در خدمت رشد نظام توتالیتر
ما همیشه طنز را به عنوان چیزی خوب که واقعیت را به همه می نمایاند پذیرفته ایم.این یکی از بدیهی ترین تصورات ما نسبت به طنز است.ولی محمد هادی پورابراهیم در مقاله ای با عنوان طنز به مثابه هنر یا نهادی سرکوبگر از زاویه ای متفاوت به مقوله ی طنز نگاهی داشته و طنز را منحصر به جوامع سرکوبگر و توتالیتر پنداشته که راه دیگری برای دیالوگ و گفت و گو پیدا نمی کنند و صرفن با گفتن طنز موقعیت های دشوار را یکی پس از دیگری پشت سر می گذارند و هیچ وقت در پی یافتن راه حلی برای معضل برنخواهند آمد.چنین نگرشی به طنز چنان تازه و بدیع و خلاق است که تا به حال کسی از این دید به طنز نگاهی نداشته است.
جوک
جوک حکایتی کوتاه است که برای خنداندن دیگران گفته میشود.
تعریف
جوک عموماً یک پرسش، داستان کوتاه یا توصیف موقعیتی است که به قصد مفرح بودن تعریف میشود و برای رسیدن به این هدف از ابزارهایی مانند کنایه، ریشخند و بازی با کلمات استفاده میشود. شوخی دستی یا شوخی عملی با جوک تفاوت دارد: در شوخیهای عملی عنصر خنداننده عاملی فیزیکی است و در جوک، کلامی. به عنوان مثال ریختن نمک در ظرف شکر شوخی عملی محسوب میشود. جوک عموماً برای سرگرمی مخاطب گفته میشود و عکسالعمل مطلوب آن خنده است. اگر جوک خندهای در پی نداشته باشد، بیمزه، لوس یا خنک دانسته میشود. با این حال مانند اشکال دیگر کمدی، هجو، شوخی و ...جوک گفتن میتواند مقاصد دیگری را نیز دنبال کند.
اجزا
شوخیهای کلامی، به طور کلی، از سه بخش تشکیل شدهاند:
مقدمه
میانه
لُب مطلب
در مقدمه، زمینهٔ مناسب برای گفتن جوک آماده میشود. این زمینه انتظاراتی ایجاد میکند که قرار نیست برآورده شوند. میانه به صورت مکالمه است و لب مطلب (Punchline) در پایان میآید و خنده را در پی دارد.
قدمت
جوک دست کم از سال ۱۹۰۰ پیش از میلاد بخشی از فرهنگ بشر بوده است. براساس مطالعهای که دکتر پل مکدونالد از دانشگاه ولورهمپتون انجام داده، قدیمیترین جوک شناخته شده، متعلق به دوران سومریان است و از دستهٔ جوکهای باد معدهای است. اخیراً سندی به نام «دوستدار خنده» کشف شده است که با استناد به آن میتوان درکی از مفهوم جوک در دوران باستان به دست آورد. این کتاب که به زبان یونانی و احتمالاً در سدهٔ سوم یا چهارم پیش از میلاد به قلم هیروکلس و فیلاگریوس نوشته شده و مشتمل بر ۲۶۰ جوک است.
روانشناسی جوک
اینکه چرا میخندیم، موضوع مطالعات جدی دانشگاهی بودهاست از جمله:
امانوئل کانت در کتاب نقد داوری
هنری برگسون در کتاب خنده
زیگموند فروید در کتاب شوخیها و ارتباط آنها با ضمیر ناخودآگاه
آرتور کوستلر در کتاب عمل خلاقیت
ماروین مینسکی در کتاب جامعه ذهن
ادوارد دوبونو در کتاب طرزکار دستگاه ذهن
سیاهبازی
سیاه بازی یکی از گونههای نمایش سنتی در ایران است که در آن شخصی دارای غلامی سیاه و گیج و گول است و با هم دست به کارهای خنده داری میزنند. از این کلمه بمعنی عملیات از پیش طراحی شده برای فریب دیگری نیز استفاده شده است.در این گونه نمایش با رویکردی انتقادی و طنزآمیز به موضوعات اجتماعی، سیاسی، عاطفی و حتی تاریخی پرداخته میشود.
پیشینه
نمایش سنتی سیاه بازی برآمده از آئینها، جشنها و جشنوارههایی همچون نوروز است.
این نمایش ریشه در دوره صفویه دارد ولی از سال ۱۲۹۵ شمسی اوج بیشتری گرفت.
از زنده یاد سعدی افشار میتوان به عنوان آخرین بازمانده این نمایش یاد کرد.
هدف
این گونه نمایش در حقیقت بخشی از هنرهای عامیانه میباشد هدف از این نمایش فقط به قصد سرگرمی، سرخوشی و شاد زیستی نیست. به مضحکه کشاندن نظم تحمیلی و فروکشیدن صاحبان قدرت و ثروت و جاه و مقام حتی شاه و وزیر توسط فردی "عوام" و خنداندن تماشاچی برآنها از رویکردهای این نمایش میباشد.
ساختار
آنچه که امروز و بیشتر میتواند مورد توجه قرار گیرد بخش مربوط به ساختار این نمایش سنتی است.
در این نمایشنامه معمولاً دو تیپ حضور داشتند: یکی «حاجی» یا حاکم و دیگری سیاه که «مبارک» نام داشت و نوکر بود. در این نمایش سیاه سمبل مردم زجر کشیده و حاکم تجلی حکومت وقت محسوب میشد. تمام لطف سیاه بازی به آن سیاه بامزهای است که با دست انداختن ارباب و اطرافیانش خنده را به لبهای مردم مینشاند. سیاهی که با شیرین کاریها و شوخیهای خود نقدی هم بر اوضاع جامعه میزند؛ بدیهه سازی و بدیهه سرایی محور اصلی این نوع نمایشنامه محسوب میشد. رقص و آواز نیز در آن وجود داشت. و پایان خوش و نتیجه گیری اخلاقی از ویژگیهای آن بشمار میرود.
آرامه خندهدار
آرامهٔ خندهدار (comic relief) نوعی فن نمایشی در سوگنامه است که برای فراغت تماشاگر و تغییر فضا از حالت جدی به کمدی کاربرد دارد.
آرامه خندهدار معمولاً حالت یک صحنه خندهدار، شخصیت شوخ، یا یک گفتگوی فکاهی را دارد. شخصیت شوخ که شخصیتی جانبی است در این آرامه، با سخنانی، وضعیت خندهآوری که قهرمان داستان در آن گرفتار آمده را به شوخی میگیرد و بیان میکند.
برای نمونه در دو فیلم اول جیمز باند که راجر مور در آنها بازی میکرد، «کلانتر جی.وی پپر» نقش ایجادکننده صحنههای آرامه خندهدار را دارد.
کمدی کهن
کمدی کهن (آرخایا) نوعی کمدی در یونان باستان و در جشنواره دیونیزوسی بود که مشخصهٔ آن را میتوان حرکات گستاخانه و هجو و قالب اصلی آن اشعار غنایی توصیف کرد.
کمدی کهن در تقسیمبندی دستورنویسان اسکندریه، نخستین دوره از کمدی یونان باستان بهشمار میآید. مهمترین نمایشنامهنویس سبک کمدی کهن آریستوفان بود که شیوه هجو سیاسی و اشارات جنسی او تعریفکننده اصلی این سبک است.
برخی نویسندگان اروپایی بعدی ازجمله فرانسوا رابله، میگل د سروانتس، جاناتان سوییفت و ولتر از این سبک تأثیر گرفتهاند.
تئاتر بداهه
تئاتر بداهه گونهای از نمایش است که در آن بیشتر آنچه که اجرا میشود در جا و بدون برنامه ریزی قبلی ساخته و پرداخته میشود. در خالص ترین گونهٔ آن، گفتگوها، بازیها، داستان و شخصیتها با همکاری دسته جمعی بازیگران همین طور که نمایش پیش میرود ایجاد میشوند. در برخی گونههای دیگر، در مورد بعضی از این موارد از قبل تصمیم گیری میشود و باقی در حین اجرای نمایش ایجاد میشوند.
پانتومیم
پانتومیم (به انگلیسی: Pantomime)، به نمایش بیکلام گویند.
تاریخچه
سرآغاز آن را باید از روم باستان و نمایشهای آکروباتیک که به «میموس» مشهور بودند، دانست. نامدارترین هنرمند معاصر این رشته، هنرپیشه مشهور نمایش فرانسه «مارسل مارسو» است که چند سال پیش درگذشت.
رکوردها
محمود عباس زاده عضو رسمی خانه تئاترمیباشد و نویسنده و کارگردان و یکی از بازیگران نمایش سرزمین من ایران که در روز 22 بهمن 1388 هجری شمسی با ۳۱ مرتبه اجرای نمایشش موفق به ثبت رکورد جهانی بیشترین اجرای نمایش در یک روز با پانتومیم شد. این نمایش با حمایت بنیاد حفظ آثار و نشر دفاع مقدس آماده و اجراشده است و در آن بازیگرانی همچون حسن جعفری و حسین عیوضی که از فعالان پانتومیم به شمار می آیند بازی داشته که جمع این سه نفر در گروه هنری به نام ماه باران فعالیت میکنندو نام پیشین این گروه کلبه هنر نام داشته محمود عباس زاده متولد بیستم فروردین ۱۳۵۸می باشد. او علاقه زیادی به وطن خود ایران داردو برای زنده نگاهداشتن ارزشهای دفاع مقدس تلاش مینمایدکه با زبان نمایش پانتومیم با همه ی مردم جهان سحن از ایران بگوید محمود عباس زاده در مورد پانتومیم میگوید : پانتومیم هنر سفرکردن به دورترین زمان زندگی انسان در این کره خاکی در عصر مدرن برای داشتن ارتباط با هم نوع و حتی هم زبان و غیره هم زبان است. در مورد هم زبان به شیوه جذاب و دور از رسوم کسل کننده ودر مورد غیر هم زبان به شیوه باز جداب و همه فهم و تنها راه ارتباط بین انسانها با گویشهای متفاوت
keywords : ایران دانلود سنتر،سایت ایران دانلود سنتر،مقالات ایران دانلود سنتر
طَنز، هنری است که عدم تناسبات در عرصههای مختلف اجتماعی را که در ظاهر متناسب به نظر میرسند، نشان میدهد و این خود مایه خنده میشود. هنر طنزپرداز، کشف و بیان هنرمندانه و زیباییشناختی عدم تناسب در این «متناسبات» است.

ریشهٔ واژه
طنز در لغت به معنای طعنه زدن است ولی معنای اصلی که در قبل به کار می رفته است به معنای تیغ جراهی می باشد.
معادل انگلیسی طنز satire است که از satira در لاتین گرفته شده که از ریشه satyros یونانی است. satira نام ظرفی پر از میوههای متنوع بود که به یکی از خدایان کشاورزی هدیه داده شده بود و به معنای واژگانی «غذای کامل» یا «آمیختهای از هرچیز» بود.
تفاوت طنز با هجو و کمدی
از اقسام هجو است اما تفاوت در این است که آن تندی و تیزی و صراحت هجو در طنز نیست. وانگهی در طنز معمولاً مقاصد اصلاح طلبانه و اجتماعی مطرح است طنز کاستن از مقام و کیفیت کسی یا چیزی است به نحوی که باعث خنده و سرگرمی شود و گاهی در آن تحقیری باشد. بین طنز و کمدی هم البته فرق است. در کمدی معمولاً خنده به خاطر خنده مطرح است، اما در طنز خنده برای استهزاء است. بدین ترتیب طنز وسیله است نه هدف. در طنز کسی که مورد انتقاد قرار می گیرد ممکن است یک فرد خاص باشد یا یک تیپ یا یک طبقه یا ملّت و حتی یک نژاد. گاهی نویسنده قهرمان اثر را به سخره می گیرد، اما مراد او کسی یا کسانی بیرون از اثر ادبی است و بدین منظور حتی ممکن است از خود بدگوئی کند.
تعریف اصطلاح
در ادبیات طنز به نوع خاصی از آثار منظوم یا منثور ادبی گفته میشود که اشتباهات یا جنبههای نامطلوب رفتار بشری، فسادهای اجتماعی و سیاسی یا حتی تفکرات فلسفی را به شیوهای خنده دار به چالش میکشد.
در تعریف طنز آمدهاست: «اثری ادبی که با استفاده از بذله، وارونه سازی، خشم و نقیضه، ضعفها و تعلیمات اجتماعی جوامع بشری را به نقد میکشد.»
دکتر جانسون طنز را این گونه معنی میکند: «شعری که در آن شرارت و حماقت سانسور شده باشد.»
به کار بردن کلمه طنز برای انتقادی که به صورت خنده آور و مضحک بیان شود در فارسی معاصر سابقه زیاد طولانی ندارد. هرچند که طنز در تاریخ بیهقی و دیگر دیگر آثار قدیم زبان فارسی به کار رفته، ولی استعمال وسیعی به معنای satire اروپایی نداشتهاست. در فارسی، عربی و ترکی کلمه واحدی که دقیقاً این معنی را در هر سه زبان برساند وجود نداشتهاست. سابقاً در فارسی هجو به کار میرفت که بیشتر جنبه انتقاد مستقیم و شخصی دارد و جنبه غیر مستقیم ساتیر را ندارد و اغلب آموزنده و اجتماعی هم نیست. در فارسی هزل را نیز به کار بردهاند که ضد جد است و بیشتر جنبه مزاح و مطایبه دارد.
ماهیت طنز
طنز تفکر برانگیز است و ماهیتی پیچیده و چند لایه دارد. گرچه طبیعتش بر خنده استوار است، اما خنده را تنها وسیلهای میانگارد برای نیل به هدفی برتر و آگاه کردن انسان به عمق رذالتها. گرچه در ظاهر میخنداند، اما در پس این خنده واقعیتی تلخ و وحشتناک وجود دارد که در عمق وجود، خنده را میخشکاند و انسان را به تفکر وا میدارد. به همین خاطر در باره طنز گفتهاند: «طنز یعنی گریه کردن قاه قاه، طنز یعنی خنده کردن آه آه.» در نتیجه طنز را میتوان مانند یک تیغ جراهی فرض نمود زیرا کار تیغ جراهی برش جایی به منظور بهبود ان می باشد.
طنز در ذات خود انسان را برمی آشوبد، بر تردیدهایش میافزاید و با آشکار ساختن جهان همچون پدیدهای دوگانه، چندگانه یا متناقض، انسانها را از یقین محروم میکند. جان درایدن در مقاله «هنر طنز» ظرافت طنز را به جدا کردن سر از بدن با حرکت تند و سریع شمشیر تشبیه میکند، طوری که دوباره در جای خود قرار گیرد.
طنز در ادبیات کلاسیک و مدرن جهان
در میان شاعران یونان و روم، شعرهای طنز آرخیلوخوس، هیپوناکس، آریستوفان، لوسیلیوس، هوراس و جوونال قدیمیترین نمونه هاست. در ادبیات قرون وسطای انگلیس از قصههای کنتربری اثر جفری چاسر و منظومه رویای پیرس شخم کار اثر ویلیام لاگلند میتوان نام برد. در دوران رنسانس رابله، سروانتس و لوییجی پولچی مشهور طنزپردازان هستند. آثار طنز ابتدا به صورت شعر بود و بعدها شیوههای روایی را هم در بر گرفت. امروزه در ادبیات جهان، مشهورترین طنزنویسان، نثرنویسانی چون سروانتس، رابله، ولتر، جوناتان سویفت، هنری فیلدینگ، جوزف آدیسون، ویلیام تکری، مارک تواین، جرج اورول، جوزف هلر، سینکلر لوئیس، جان چیور و آلدوس هاکسلی هستند.
طنز در ادبیات فارسی
در ادبیات کلاسیک فارسی، طنز در میان آثار نویسندگان دورههای مختلف به اشکال گوناگون وجود داشت. در صدر این افراد، عبید زاکانی پدر هنر طنز در ادبیات فارسی است.
شیوههای طنز
انواع آثار ادبی که طنز نویس میتواند به کار ببرد فوق العاده زیاد و متنوع است، رمان، نمایش نامه، شعر و... اما شیوهها یا تکنیکهایی که در آن به کار میرود محدود است. ۱. کوچک کردن ۲. بزرگ کردن ۳. تقلید مضحک از یک اثر ادبی شناخته شده ۴. ایجاد موقعیتی در داستان یا نمایش که به خودی خود طنزآمیز است. ۵. به کار بردن عین کلمات کسی که مورد طنز قرار میگیرد و ایجاد چهارچوبی مضحک برای آن.
طنز و لطیفههای مکتوب
طنز یعنی بیان هنرمندانه و نقادانهٔ کژیها و نادرستیها به قصد اصلاح و نه تخریب. طنز فاخرترین گونهٔ شوخطبعیست، که گونههای دیگرش هزل و هجو و فکاههاند. لطیفهها عمدتاً از نوع فکاههاند؛ اما آنجا که رنگ و بوی تمسخر قومی یا شخصی خاص میگیرند، به هجو متمایل میشوند.
جوک و لطیفه (طنز شفاهی)
این حقیقت که طنز در میان عامهاست، ادعای گزافی نیست. طنزی که در ادبیات عامه ماندگار شود، قطعاً قدرت بالایی دارد. طنزهای شفاهی بخش مهمی از ادبیات عامهاند.
ماهیت طنز در خدمت رشد نظام توتالیتر
ما همیشه طنز را به عنوان چیزی خوب که واقعیت را به همه می نمایاند پذیرفته ایم.این یکی از بدیهی ترین تصورات ما نسبت به طنز است.ولی محمد هادی پورابراهیم در مقاله ای با عنوان طنز به مثابه هنر یا نهادی سرکوبگر از زاویه ای متفاوت به مقوله ی طنز نگاهی داشته و طنز را منحصر به جوامع سرکوبگر و توتالیتر پنداشته که راه دیگری برای دیالوگ و گفت و گو پیدا نمی کنند و صرفن با گفتن طنز موقعیت های دشوار را یکی پس از دیگری پشت سر می گذارند و هیچ وقت در پی یافتن راه حلی برای معضل برنخواهند آمد.چنین نگرشی به طنز چنان تازه و بدیع و خلاق است که تا به حال کسی از این دید به طنز نگاهی نداشته است.
جوک
جوک حکایتی کوتاه است که برای خنداندن دیگران گفته میشود.
تعریف
جوک عموماً یک پرسش، داستان کوتاه یا توصیف موقعیتی است که به قصد مفرح بودن تعریف میشود و برای رسیدن به این هدف از ابزارهایی مانند کنایه، ریشخند و بازی با کلمات استفاده میشود. شوخی دستی یا شوخی عملی با جوک تفاوت دارد: در شوخیهای عملی عنصر خنداننده عاملی فیزیکی است و در جوک، کلامی. به عنوان مثال ریختن نمک در ظرف شکر شوخی عملی محسوب میشود. جوک عموماً برای سرگرمی مخاطب گفته میشود و عکسالعمل مطلوب آن خنده است. اگر جوک خندهای در پی نداشته باشد، بیمزه، لوس یا خنک دانسته میشود. با این حال مانند اشکال دیگر کمدی، هجو، شوخی و ...جوک گفتن میتواند مقاصد دیگری را نیز دنبال کند.
اجزا
شوخیهای کلامی، به طور کلی، از سه بخش تشکیل شدهاند:
مقدمه
میانه
لُب مطلب
در مقدمه، زمینهٔ مناسب برای گفتن جوک آماده میشود. این زمینه انتظاراتی ایجاد میکند که قرار نیست برآورده شوند. میانه به صورت مکالمه است و لب مطلب (Punchline) در پایان میآید و خنده را در پی دارد.
قدمت
جوک دست کم از سال ۱۹۰۰ پیش از میلاد بخشی از فرهنگ بشر بوده است. براساس مطالعهای که دکتر پل مکدونالد از دانشگاه ولورهمپتون انجام داده، قدیمیترین جوک شناخته شده، متعلق به دوران سومریان است و از دستهٔ جوکهای باد معدهای است. اخیراً سندی به نام «دوستدار خنده» کشف شده است که با استناد به آن میتوان درکی از مفهوم جوک در دوران باستان به دست آورد. این کتاب که به زبان یونانی و احتمالاً در سدهٔ سوم یا چهارم پیش از میلاد به قلم هیروکلس و فیلاگریوس نوشته شده و مشتمل بر ۲۶۰ جوک است.
روانشناسی جوک
اینکه چرا میخندیم، موضوع مطالعات جدی دانشگاهی بودهاست از جمله:
امانوئل کانت در کتاب نقد داوری
هنری برگسون در کتاب خنده
زیگموند فروید در کتاب شوخیها و ارتباط آنها با ضمیر ناخودآگاه
آرتور کوستلر در کتاب عمل خلاقیت
ماروین مینسکی در کتاب جامعه ذهن
ادوارد دوبونو در کتاب طرزکار دستگاه ذهن
سیاهبازی
سیاه بازی یکی از گونههای نمایش سنتی در ایران است که در آن شخصی دارای غلامی سیاه و گیج و گول است و با هم دست به کارهای خنده داری میزنند. از این کلمه بمعنی عملیات از پیش طراحی شده برای فریب دیگری نیز استفاده شده است.در این گونه نمایش با رویکردی انتقادی و طنزآمیز به موضوعات اجتماعی، سیاسی، عاطفی و حتی تاریخی پرداخته میشود.
پیشینه
نمایش سنتی سیاه بازی برآمده از آئینها، جشنها و جشنوارههایی همچون نوروز است.
این نمایش ریشه در دوره صفویه دارد ولی از سال ۱۲۹۵ شمسی اوج بیشتری گرفت.
از زنده یاد سعدی افشار میتوان به عنوان آخرین بازمانده این نمایش یاد کرد.
هدف
این گونه نمایش در حقیقت بخشی از هنرهای عامیانه میباشد هدف از این نمایش فقط به قصد سرگرمی، سرخوشی و شاد زیستی نیست. به مضحکه کشاندن نظم تحمیلی و فروکشیدن صاحبان قدرت و ثروت و جاه و مقام حتی شاه و وزیر توسط فردی "عوام" و خنداندن تماشاچی برآنها از رویکردهای این نمایش میباشد.
ساختار
آنچه که امروز و بیشتر میتواند مورد توجه قرار گیرد بخش مربوط به ساختار این نمایش سنتی است.
در این نمایشنامه معمولاً دو تیپ حضور داشتند: یکی «حاجی» یا حاکم و دیگری سیاه که «مبارک» نام داشت و نوکر بود. در این نمایش سیاه سمبل مردم زجر کشیده و حاکم تجلی حکومت وقت محسوب میشد. تمام لطف سیاه بازی به آن سیاه بامزهای است که با دست انداختن ارباب و اطرافیانش خنده را به لبهای مردم مینشاند. سیاهی که با شیرین کاریها و شوخیهای خود نقدی هم بر اوضاع جامعه میزند؛ بدیهه سازی و بدیهه سرایی محور اصلی این نوع نمایشنامه محسوب میشد. رقص و آواز نیز در آن وجود داشت. و پایان خوش و نتیجه گیری اخلاقی از ویژگیهای آن بشمار میرود.
آرامه خندهدار
آرامهٔ خندهدار (comic relief) نوعی فن نمایشی در سوگنامه است که برای فراغت تماشاگر و تغییر فضا از حالت جدی به کمدی کاربرد دارد.
آرامه خندهدار معمولاً حالت یک صحنه خندهدار، شخصیت شوخ، یا یک گفتگوی فکاهی را دارد. شخصیت شوخ که شخصیتی جانبی است در این آرامه، با سخنانی، وضعیت خندهآوری که قهرمان داستان در آن گرفتار آمده را به شوخی میگیرد و بیان میکند.
برای نمونه در دو فیلم اول جیمز باند که راجر مور در آنها بازی میکرد، «کلانتر جی.وی پپر» نقش ایجادکننده صحنههای آرامه خندهدار را دارد.
کمدی کهن
کمدی کهن (آرخایا) نوعی کمدی در یونان باستان و در جشنواره دیونیزوسی بود که مشخصهٔ آن را میتوان حرکات گستاخانه و هجو و قالب اصلی آن اشعار غنایی توصیف کرد.
کمدی کهن در تقسیمبندی دستورنویسان اسکندریه، نخستین دوره از کمدی یونان باستان بهشمار میآید. مهمترین نمایشنامهنویس سبک کمدی کهن آریستوفان بود که شیوه هجو سیاسی و اشارات جنسی او تعریفکننده اصلی این سبک است.
برخی نویسندگان اروپایی بعدی ازجمله فرانسوا رابله، میگل د سروانتس، جاناتان سوییفت و ولتر از این سبک تأثیر گرفتهاند.
تئاتر بداهه
تئاتر بداهه گونهای از نمایش است که در آن بیشتر آنچه که اجرا میشود در جا و بدون برنامه ریزی قبلی ساخته و پرداخته میشود. در خالص ترین گونهٔ آن، گفتگوها، بازیها، داستان و شخصیتها با همکاری دسته جمعی بازیگران همین طور که نمایش پیش میرود ایجاد میشوند. در برخی گونههای دیگر، در مورد بعضی از این موارد از قبل تصمیم گیری میشود و باقی در حین اجرای نمایش ایجاد میشوند.
پانتومیم
پانتومیم (به انگلیسی: Pantomime)، به نمایش بیکلام گویند.
تاریخچه
سرآغاز آن را باید از روم باستان و نمایشهای آکروباتیک که به «میموس» مشهور بودند، دانست. نامدارترین هنرمند معاصر این رشته، هنرپیشه مشهور نمایش فرانسه «مارسل مارسو» است که چند سال پیش درگذشت.
رکوردها
محمود عباس زاده عضو رسمی خانه تئاترمیباشد و نویسنده و کارگردان و یکی از بازیگران نمایش سرزمین من ایران که در روز 22 بهمن 1388 هجری شمسی با ۳۱ مرتبه اجرای نمایشش موفق به ثبت رکورد جهانی بیشترین اجرای نمایش در یک روز با پانتومیم شد. این نمایش با حمایت بنیاد حفظ آثار و نشر دفاع مقدس آماده و اجراشده است و در آن بازیگرانی همچون حسن جعفری و حسین عیوضی که از فعالان پانتومیم به شمار می آیند بازی داشته که جمع این سه نفر در گروه هنری به نام ماه باران فعالیت میکنندو نام پیشین این گروه کلبه هنر نام داشته محمود عباس زاده متولد بیستم فروردین ۱۳۵۸می باشد. او علاقه زیادی به وطن خود ایران داردو برای زنده نگاهداشتن ارزشهای دفاع مقدس تلاش مینمایدکه با زبان نمایش پانتومیم با همه ی مردم جهان سحن از ایران بگوید محمود عباس زاده در مورد پانتومیم میگوید : پانتومیم هنر سفرکردن به دورترین زمان زندگی انسان در این کره خاکی در عصر مدرن برای داشتن ارتباط با هم نوع و حتی هم زبان و غیره هم زبان است. در مورد هم زبان به شیوه جذاب و دور از رسوم کسل کننده ودر مورد غیر هم زبان به شیوه باز جداب و همه فهم و تنها راه ارتباط بین انسانها با گویشهای متفاوت
keywords : ایران دانلود سنتر،سایت ایران دانلود سنتر،مقالات ایران دانلود سنتر